آتشکده
آتشکده
در بینش اشوزرتشت خداوند را باید در روشنایی جستجو کرد.درِمهر محل نور ونماد اجاق خانواده ،شهر یا کشور است.درِمهر محل پیمان دو دلداده ،یادگار جاوید مهربانی هاست.

نویسنده: درِمهر - ۱۳٩٠/٢/٢۱


 

 

 

نماي بيروني مهم ترين زيارتگاه زرتشتيان تهرانبناي اين مكان كه از نظر زرتشتيان از تقدس ويژه‌اي برخوردار است در كوچه شيباني در كارگر جنوبي قرار گرفته است. بناي اين ساختمان آنچنان قديمي نيست . بخش قديمي‌تر آن در سال 1374تخريب شد و براي گسترش سطح زير بناي سالن نيايشگاه كه از محل وصيت نامه روانشاد فرامرزيان تأمين شده بود ، مورد استفاده قرار گرفت.
پس از ورود به اين مكان بايد از حياطي كه از سه طرف محصور است عبور كرد و بعد از گذشتن از تراس، به داخل نيايشگاه رفت . داخل نيايشگاه صندلي هاي زيادي چيده شده است و در گوشه‌اي از اين سالن ميزي سنگي گذاشته شده است كه محل نهادن شمع‌ها و عودهايي است كه زيارت كنندگان روشن مي‌كنند.
داخل نيايشگاه شاه ورهرام ايزدتمام كف نيايشگاه را با قالي پوشانده‌اند روزي از ماه كه نامش «ورهرام»‌است جمعيت زيادي به اين مكان مي‌روند. روزهاي آدينه و تعطيل هم بعضي وقت‌ها شلوغ تر مي‌شود.
ممكن است شخصي بخواهد «نذري» بكند . معمولاٌ‌ اگر بخواهد براي شاهورهرام ايزد «نذر» كند خواهد گفت :
« يا شاهورهرام ايزد پاك كمكم كن . بيايم سيروگ بريزم و نذرت كنم»
يا اينكه به عنوان «نذر» كوچك تر مي‌گويد:« روغن نذر شاه ورهرام ايزد مي كنم»
در اين حالت در روزي از روزها كه معمولاٌ سعي مي‌كنند همان روز ”ورهرام“ باشد .فاميل و دوستاني را به آنجا دعوت مي‌كنند و آشي مي‌پزند و سيروگ[1] درست مي كنند. ميز و صندلي هايي را داخل حياط مي‌چينند . مردم دور ميز مي نشينند . سيروگ را با پشمك مي خورند . هر كسي كه مي‌آيد جعبه‌اي شيريني هم با خود مي‌آورد. جعبه‌ها را همان جا باز مي‌كنند و به همه تعارف مي‌كنند. بعضي ها هم خودشان قبلاٌ« نذر روغن» كرده اند شيشه‌اي يا گالني روغن مايع با خود آورده از كسي كه سيروگ ريخته[2] خواهش مي‌كنند كه از روغن او هم براي ريختن سيروگ استفاده كند و او را « هم بهره[3]» كند.
به هرحال از همه با چاي و شيريني و سيروگ و پشمك و در بعضي مواقع «آش» پذيرايي مي‌شود. لازم به ذكر است كه «سيروگ و آش » در بيشتر پذيرايي‌هاي آييني از مواد اصلي است.
موضوع پذيرايي از مهمانان به تنهايي آنقدر جالب هست كه بايد بيشتر به آن پرداخت.خانواده اي كه نذر دارد چند ساعت قبل به اين محل مي روند و خمير سيروگ را آماده مي كنند . خمير سيروگ به يك تا دو ساعت وقت براي «وَر» آمدن نياز دارد. همه خانم‌ها سيروگ ريختن بلد نيستند و قط تعداد اندكي از آنان اين هنر را دارند كه سيروگ بزرگ و خوب بريزند. اصطلاح ريختن از آنجا براي سرخ كردن به كار مي رود كه هنر اصلي در اين كار ريختن خمير است به داخل روغن داغ درون تاوه به طوري كه به خوبي پهن شودو سيروگ خوبي از آب درآيد. يك نفر هم با يك سيخ كباب خمير سرخ شده درون تاوه را حركت مي دهد و پس از آنكه يك طرفش به خوبي سرخ شد آن را بر مي گرداند تا روي ديگرش هم سرخ بشود. و با همان سيخ و با استفاده از سوراخ‌هايي كه روي سيروگ به وجود آورده است آن را از ماهي تابه خارج مي‌كند و به مجرد آنكه آن را روي سفره گذاشتند مقداري مخلوط شكر و مغر پسته روي آن مي‌پاشند كه طعمش را شيرين و خوشمزه كند. البته اينكار( شكر و مغر پسته ريختن) را براي سيروگ هايي كه بر سفره مردگان گذاشته مي‌شود انجام نمي شود .
[1] - در مورد سيروگ در بخش خوراكي هاي مذهبي توضيح داده شده است.
[2] - اين اصطلاح فعلي است كه تقريباٌ به جاي سرخ كردن به كار مي‌رود.
[3] - هم بهره كردن مفهوم جالبي است كه قصد نذر كنند ه را از بهره بردن از نذر نشان مي دهد.

امیریه

  محله امیریه در ابتدای خیابان ولی‌عصر، حد فاصل میدان راه آهن و خیابان امام خمینی واقع است‌، که به دلیل تقاطع‌های پر شماری که از سمت غرب و شرق دارد، مرکزیتی خاص پیدا کرده است‌. امیریه از غرب به خیابان کارگر جنوبی و از شرق به خیابان وحدت اسلامی منتهی می‌شود.
    امیریه طولانی‌ترین خیابان تهران در ۱۳۱۸ ه. ش، بین شمیران و تهران قدیم (بین کاخ تابستانی سعدآباد و کاخ زمستانی مرمر) بوده است‌. این منطقه طی دوران‌های مختلف ،هم از جهت خیابان بندی و هم بافت شهری تغییراتی پیدا کرده است‌. امیریه منطقه وسیعی بین میدان توپ‌خانه و دروازه باغ شاه بود و به سبب بناهای اطراف آن‌، هر قسمت نامی خاص داشت‌. از میدان توپ‌خانه تا خیابان غربی میدان مشق( امیریه) و از میدان تا خیابان یوسف آباد، مریض‌خانه نام داشت‌. تا باغ امیریه (باغ کامران میرزا) به نام خیابان امیریه و تا دروازه باغ شاه به نام خیابان باغ شاه نامیده می‌شد که در دوره پهلوی به واسطه وجود دانشکده افسری و مراکز نظامی دیگر، به خیابان سپه و بعد از انقلاب‌، به خیابان امام خمینی تغییر نام داد.
    خیابان امیریه کنونی هیچ‌ گونه شباهتی به امیریه دوران گذشته ندارد. امیریه در گذشته بزرگ‌ترین و دل انگیزترین تفرج‌گاه مردم دارالخلافه بود و چون اعیان و اشراف تهران و امرا و امنای دولت در این خیابان سکونت داشتند، دارای ارج و قرب فراوان بود. اولین کالسکه‌های مجلل و زیبا برای اعیان و اشراف ساکن این خیابان ساخته و پرداخته شد و شاهزاده ناصرالدوله که در همین خیابان منزل داشت‌، نخستین کسی بود که با درشکه‌ای به سبک اروپایی و شش اسبه در این خیابان عبور و مرور می‌کرد.
    باغ و عمارت امیریه در واقع اراضی جنوبی متعلق به کامران میرزا نایب السلطنه بود که از شمال به خیابان باغ شاه (امام خمینی‌)، از شرق به امیریه‌، از جنوب به خیابان بدون نام (منیریه کنونی‌) و از غرب به اراضی وزیر محدود می‌شد که در حال حاضر همان خیابان قماش منشعب از خیابان امام خمینی و همچنین باغ منیریه است‌. این عمارت و باغ از نظر معماری چنان ظریف و زیبا بود که اروپاییان برای عکس‌برداری از آن اقدام می‌کردند. این باغ متعلق به مادر کامران‌میرزا، منیر السلطنه‌، بوده که نامش تا به حال باقی مانده است‌.
    خیابان امیریه هنوز هم خانه‌هایی با قدمت ۶۰ تا ۱۰۰ سال دارد. این خانه‌ها همچنان نمای آجری و کاشی‌های رنگی و حتی آجرهای لعاب‌دار آبی رنگ خود را حفظ کرده‌اند و اغلب دارای حیاط مرکزی هستند که بعدها به صورت ساختمان مرکزی درآمده‌اند. در دوره پهلوی به دلیل حضور آلمانی‌ها و تأثیر آن‌ها بر معماری ایران (تهران‌)، سقف خانه‌ها از حد معمول بلندتر گرفته شد و خانه‌ها دارای امکاناتی چون انواع زنگ‌ها برای خبر کردن مستخدمان در جای جای ساختمان و اتاق‌ها و عبور چاه‌های متعدد در حیاط‌ها برای فاضلاب‌بندی است‌. اکثر این خانه‌ها شیروانی دارد.
    مسجد فخریه یکی از قدیمی‌ترین مساجد این منطقه است که در دوران انقلاب پایگاه مهم مبارزات ضد پهلوی بوده است‌. این مسجد از ۱۳۱۲ ه.ش‌، وقف حاج محمد حسینی فخریه است‌، اما در ۱۳۷۹، به دلیل ساخت پاساژ در کنارش تا حدودی نشست کرد که باعث تعطیلی مسجد شد، اما با تعمیرات زیربنایی دوباره برقرار شد و نمای آجری مسجد به سنگ مرمر سیاه و با کتیبه جدید به اسم مسجد فخریه آراسته شد.
    در حیاط مسجد هفت محراب به رنگ آبی فیروزه‌ای و لاجوردی وجود دارد که با اسامی ائمه اطهار تزیین یافته است‌. تزیینات داخل مسجد عبارت است از ۱۲ ستون سنگی با سرستون‌های حجاری شده با طاق‌های ضربی آجری‌. سر در ورودی مسجد نیز محرابی آجری است و با آجرهای لعاب‌دار آبی تزیین شده است‌.
    در غرب میدان منیریه ابتدا حسینیه جعفر و دبیرستان پسرانه رهنما به چشم می‌خورد که سال تأسیس این دبیرستان ۱۳۱۳ ه.ش ، است‌.
    کوچه افشار ،در حال حاضر تنها کوچه پله‌دار این منطقه است که به خیابان انتظام (شهید پیران عقل‌) منتهی می‌شود.
    مسجد زعیم از جمله مساجد قدیمی امیریه است که ساخت آن توسط حاج نصرالله زعیم در ۱۳۴۵ ، شروع و در ۱۳۴۷ تمام شد. این مسجد دارای محراب کاشی‌کاری و منبر چوبی خراطی شده‌ای است که بر روی لوح مسین این جملات حک شده است‌:
    «هوالواقف‌، برگه اسناد رسمی
    حاج نصرالله زعیم و حاج ابوالقاسم زعیم ۷۲۹/۵ متر مربع با شماره پلاک‌های نام برده‌، واقع در بخش ۴ تهران سنگلج‌، سمت غربی‌، خیابان پهلوی‌، طرف شمالی خیابان منیریه واقع است‌. ارزش این متراژ زمین‌، یک میلیون و سیصد هزار ریال بوده است‌. مهرماه ۱۳۴۵ مطابق با ۱۳۸۶ ق
    وجوه تعیین سند = حق ثبت ۴۰۶۳ ریال / حق تحریر ۲۲۰۰ ریال / عوارض ۱۲۱۹ ریال / شیر و خورشید ۲۶۰۰ ریال / بهای قبض اقساط ۳۶۷ ریال / جمع ۱۴۱۸ ریال‌»
    در سردر ورودی داخل حیاط تقسیم‌بندی‌هایی صورت گرفته که آیاتی از سوره واقعه به خط نسخ بر روی آن نوشته شده‌است‌.
    خانه مسکونی هرمزدیار بهمن‌، واقع در خیابان شیبانی‌، از جمله بناهایی است که طی مراسمی به عبادتگاه شاه ورهرام ایزد تبدیل شده است‌.
    بر سردر ورودی تالار عبادتگاه‌، اهورا مزدا و کلمات اندیشه و گفتار و کردار نیک در سه طرف آن حک شده است‌. این بنا هفت ستون سنگی در ایوان دارد. محل عبادتگاه در ضلع شمالی تالار واقع است که با دو پله کوتاه از سطح زمین ارتفاع می‌گیرد و در دو طرف پله‌ها دو گاوصندوق مخصوص نذورات مالی در نظر گرفته شده است‌. سه روغن دان روشن نیز بر روی سه سکو قرار دارد و در جناح شمالی مقبره‌ای بلند از سنگ مرمر ساخته شده که روی آن شمع روشن می‌کنند.
    این مکان در روزها و اعیاد خاص پذیرای زرتشتیان تهران است‌.
    محله قلمستان منطقه دیگری است که ،در گذشته‌، در اراضی آن انواع گیاهان و درختان پرورش داده می‌شد. انتهای این خیابان به میدان رازی (گمرک‌) متصل می‌شود.
    پل امیر بهادر در ضلع شرقی خیابان قزوین قراردارد.
    انجمن آثار ملی که در ۱۳۲۳ ه.ش ، تشکیل شد با گسترش فعالیت‌ها، خانه قدیمی متعلق به امیر بهادر، واقع در محل معروف به سر پل امیر بهادر، را به نام خود کرد.
    شادروان حسین پاشاخان امیر بهادر، متولد ۱۲۳۲ ه.ش‌، فرزند محمد صادق خان آجودان باشی‌، پس از فوت پدر در تبریز به سمت آجودان باشی مظفرالدین شاه منصوب شد، و سپس وزیر دربار محمد علی شاه و سپهسالار اعظم شد. وی علاقه خاصی به ادبیات فارسی داشت و به تجدید چاپ شاهنامه فردوسی اقدام کرد که امروز نسخ آن کم‌یاب است‌.
    امیر بهادر در ۱۲۹۷ ، درگذشت‌. درباره مجموعه خانه امیر بهادر روی دهلیز ورودی نوشته شده است‌:
    «عمل میرزا آقا گچ کار ولد حسن ۱۳۱۸، برای محل انجمن خریداری شد. مساحت این خانه حدود ۳۰۰۰ مترمربع و دارای تالار بزرگ‌، زیرزمین آینه کاری شده و تالار بزرگ فوقانی و حوض‌خانه و کاشی‌کاری و اتاق‌های متعدد است‌. از آن جا که معماری ایرانی و تزیینات آینه کاری این محل شایسته توجه بود، (۱۳۴۷ ش‌) تعمیرات آن با رعایت شیوه اصیل قدیم انجام پذیرفت‌. در ۱۳۵۰، ازاره تالار آینه که از سنگ نامناسب و سست تعبیه شده بود به ازاره‌های مرمر تبدیل گردید و نقائص ساختمانی بنا شامل طاق‌بندی و نماسازی صحن مرمت شد».
    سرای امیر بهادر صحن وسیعی دارد که بنای اصلی در ضلع شمالی و بنای دیگری شامل حوض خانه و دو اتاق و نیازمندی‌های مربوطه در ضلع جنوبی صحن احداث گشته است‌. محوطه بازی نیز به صورت حیاط و باغچه و حوض آبی کوچک در شمال بنای اصلی و ضلع جنوبی خیابان اهلی شیرازی وجود دارد که به فراخور وضع و موقعیت‌، از آن بهره‌برداری شده است‌. در داخل حیاط سه مجسمه برنزی وجود دارد که مربوط به کمال الدین بهزاد، نقاش مینیاتوریست قرن نهم هجری‌، و دیگری کمال خجندی‌، عارف و شاعر قرن هشتم‌، است کهمحمد علی مددی آن را در ۱۳۵۷ ،ساخته و نصب کرده است که قالب‌گیری آنها در ایتالیا انجام شده است . مجسمه دیگر واقع در گنج حیاط‌، اثر هنرمند معاصر، پیل آرام‌، است که تندیس فروغی را ساخته بود، اما بعد از انقلاب به جای سر فروغی‌، سر علی اکبر دهخدا بر روی پیکره نصب شده است‌.
    بنای گل خانه و ساختمان جدید جهت مخزن کتاب و جایگاه نگه‌داری کلیشه‌ها و دیگر متعلقات و محل دستگاه حرارت مرکزی است‌.
    بر دیوار راهروهای ساختمان‌، تابلوهایی از پادشاهان پهلوی و شاعران و افراد فرهنگی دیده می‌شود که افرادی همچون ابوالحسن صدیقی‌، آذرگیتی و کمال الملک آن را کشیده اند.
    کتاب‌خانه نیز دارای مجموعه کتاب‌هایی از کتاب‌خانه‌های اهدایی افرادی چون شادروان عبدالحسین بیات۱۳۴۸،مجموعه خیام و مجموعه دکتر عیسی زنده دنیا در شاخه‌های باستان‌شناسی‌، تاریخ و فرهنگ و ادب ایران زمین است‌.
    مرکز ناشنوایان سماء بنای دیگری است که توسط خانم باغچه‌بان در ۱۳۵۳ ، اهدا شده است‌. قدمت این بنا به ۱۳۱۶ ، بر می‌گردد.
    چهار راه معزالسلطان منطقه دیگر معروف امیریه است‌. معزالسلطان حساب‌دار ناصرالدین شاه و معروف به میرزا حسابی بوده است‌. بعدها نام خیابان به‌مهدی خان‌، که اولین حمام عمومی و مجانی را برای فقرا ساخت‌، معروف شد. این حمام در ابتدای بازار شاهپور قرار دارد. خیابان معزالسلطان (مهدی خان یا فروزش امروزی‌) شرقی غربی است‌. از شاخصه‌های خیابان مهدی‌خان‌، سقاخانه عزیر محمد، از موقوفات شخصی او، است که بانی آن نیز به شمار می آ ید. بنای سقاخانه دارای آب انبار قدیمی و حوضچه آب و شیر و پاشیر است‌. در این سقاخانه جایگاهی برای روشن کردن شمع تعبیه شده است‌.
    در زیر شیرآب سنگی با سطح صاف بر سینه دیوار نصب و بر آن حک شده است‌: «الاحقر، حاج عباس فرزند محمد به عنوان یادگار در آب و پاسنگ و لوله‌کشی ...» بقیه جمله بر اثر گذشت زمان از بین رفته است‌.
    این سقاخانه در فهرست میراث فرهنگی به ثبت رسیده است‌.
    مهدیه معروف تهران نیز که متعلق به مرحوم حسن کافی است‌، محل اجرای مراسم در روزهای خاصی مثل اعیاد و سوگواری‌ها است‌. مهدیه تهران که ابتدا به‌شکل چادر محل اجرای مراسم بود در ۱۳۴۳ ، تأسیس و بعد از انقلاب ساختمان آن تکمیل شد.
    این راسته از خیابان امیریه تا چهارراه گمرک در ۱۵ سال اخیر بورس موتور سیکلت و قطعات آن شده است و کارخانه‌های معتبر داخلی نیز در این منطقه‌شعبه‌هایی دارند.
    نام پل به محلی همانند استخر بزرگ باریک مستطیل شکل وکم عمق بر می‌گردد که در سمت جنوبی آن دیوار بسیار بلندی وجودداشت تا آفتاب به آن بتابد. سپس آب درون آن در شب‌های طولانی و سرد زمستان یخ می‌بست و یخ را در انبار بزرگی که به همین منظور در کنار حوض ساخته بودند، ذخیره و در فصل‌تابستان مصرف می‌کردند.
 

 

امیریه به نقل از :http://www.ketabeavval.ir/



نظرات شما عزیزان:

ک
ساعت11:40---2 ارديبهشت 1391
دمت گرم عالییییییییی بود
دقیق و کامل
برای ترجمه ام کمکم کرد.


نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:





ارسال در تاريخ یک شنبه 20 شهريور 1390برچسب:محل آشنا, توسط firetemple